“تقویم رسمی کشور”؛ حضور و سکوت
«تقویم رسمی کشور»: حضور و سکوت
(بازخوانی جایگاه «دیگری» در سالنامهی دولتی ایران ۱۳۹۸)
«قانون اساسی»، «سرودهای ملی» و «تقویم»ها، و..، متنهایی (فضا ـ مکانهایی) هستند که در آن با گذشته، حال، تمنامندیها و ارزشهای روایت شدهی یک دولت ـ ملت روبهروییم. با تورق و بازخوانی این متون میتوان دریافت که آنان به چه ارزشها، آرمانها و اشخاصی توجه نشان دادهاند و از بیان چه بخشهایی از خود و دیگری، خودداری کردهاند. (چه چیزی را حفظ و یا طرد میکنند.)
از میان تقویمهای گوناگون ایران، بازخوانی و تحلیل تقویم دولتی کشور که دولت آن را «رسمی» میخواند و سالانه آن را بازتولید و منتشر میکند، فرصتی را فراهم میآورد تا علاوه بر نشان دادن آنچه که مولدین «متن» تقویم رسمی کشور، سعی در بازنمایی از گذشته، حال و آیندهی دولت-ملت ایران دارند، با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسیِ تعریف و جایگاهِ «دیگری»ها (اقلیتهای رسمی در قانون اساسی، گفتمانهای سیاسی رقیب و اقلیتهای زبانی و قومی و…) در «تقویم رسمی کشور» بپردازم.
“متن”ها همزمان محل “حضور”اند و “غیاب”، محلِ حضور آنچه نوشته میشود و به چشم میآید و آنچه نوشته نمیشود(پنهان میماند یا پنهان میشود). خامخوانی است که تمامیتِ یک متن را در کلماتی که با جوهرش به چشم میآید، بدانیم (بخوانیم). متنها سرشار از پرانتزها، ارزشها، ضدارزشها و کلماتی هستند که دیده نمیشوند، اما قابلِ خواندناند. “خواندنِ” یک متن، خواندنِ همزمانِ کلماتِ حضوریافته و فاصلهی سفید بین این خطوط و کلمات است.
نوشتار پیشرو کنکاشی برای «خواندن» نوشتهها و نانوشتههای متنِ تقویم رسمی کشور با تمرکز بر میزانِ حضور «دیگری» است، بدینمعنا که آیا در یکی از متونِ رسمیِ گفتمانِ حاکم -تقویم رسمی کشور-، «دیگری» حضور برابر دارد؟ حضور نابرابر دارد؟ پنهان مانده و یا طرد شده است؟ برای پاسخ به این پرسشها نیازمند به دو جستجوی پیشینی هستیم: بررسی متن تقویم و ساختار تولیدِ متن تقویم :
۱ـ جستجو در «متن»: به مثابه تحلیل کمّی و کیفی متنِ تقویم رسمی، برای شناختِ بیشتر رخدادها، جهتگیریها و ارزشهای مورد تأیید آن.
۲ـ جستجو در «ساختار تولیدِ متن»: شناسایی مولدین ـ نویسندگانِ «تقویم رسمی کشور» و از سویی شناخت فرآیند تولید و بازنویسی آن.
این دو جستجو فرصتی را برای خواندن و تحلیل «نوشته»ها و «نانوشته»های متن فراهم میآورد تا دریابیم که سهمِ حضورِ «دیگری»های گفتمانِ حاکم بر کشور در این متن «رسمی» به چه میزان است؟ (منظور از میزانِ حضور، میزانِ حضورِ ارزشها، رویدادها و شخصیتهای تاریخی و فرهنگی آنان در تقویم رسمی کشور است).
۱ـ تحلیل متن (تحلیل متن تقویم رسمی کشور):
الصاق صفتِ «رسمی» به سالنامهی دولتی به مثابهی «غیررسمی» و «فاقد اعتبار» خواندنِ سایر تقویمهای (۱) تنظیمشدهای است که دیگر نیروها و اقشار اجتماعی، سیاسی و مذهبی کشور به تدوین آن مبادرت میورزند. البته این «اعلان» تنها یک «گزارهی متنی» نیست و از پشتیبانی نهادی نیز برخوردار است و طبق مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی : «کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی که تقویم سال را منتشر میکنند، موظفاند روزها و مناسبتهای مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی را حسبِ مورد در متن یا ضمیمهی تقویم و سررسید درج نمایند» و از سویی «از آنجا که مرجع ناظر بر چاپ و نشر تقویم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، تنها کسانی که از آن وزارتخانه مجوز چاپ دریافت مینمایند، مجاز به چاپ تقویم و سررسید خواهند بود و سایر تقاویم از درجهی اعتبار ساقط میباشند.».
ـ نقشهخوانیِ تقویم رسمی کشور:
پیش از تحلیل متن (تقویم رسمی کشور) بهتر است ابتدا مقیاس نقشهی متن را با یکدیگر مرور کنیم:
ــ«متن» و «ضمیمه»: تقویم رسمی کشور شامل یک «متن» و یک «ضمیمه» است، به این معنا که تقویم شامل یک بدنهی اصلی است که علاوه بر کارکرد اصلی تقویم (درج روزها، هفتهها و ماهها) مناسبتهایی نیز در آن ثبت شده است و دیگری «ضمیمهی تقویم» است که تنها شامل مناسبتهایی میشود که از منظر مولدین امکانِ حضور در بدنهی تقویم را ندارند. از اینرو در نقشهخوانی تقویم باید این را در نظر داشته باشیم که از منظر نویسندگانِ تقویم، مناسبتهایی که در «متن» تقویم میآیند نسبت به مناسبتهایی که در «ضمیمه»ی تقویم آمدهاند از اولویت و رتبهی بالاتری برخوردارند.
ــ رتبهبندی مناسبتها: مولدینِ تقویم همچنین با دادنِ «عناوین» گوناگون به مناسبتها دست به ایجاد تمایز از لحاظِ اولویت و اهمیت آنها زدهاند، همچون «دهه»، «هفته»، «تعطیل»، «روز» و یا تنها «ثبت» مناسبتها در تقویم رسمی کشور. از اینرو مناسبتی با عنوان «دهه» (همانند دههی فجر) نسبت به مناسبتی که تنها «روز» (همانند روز پزشک) نامیده میشود، از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است چرا که اختصاص دادن ۱۰ یا ۷ روز از سال به یک مناسبت با عنوان «دهه» یا «هفته» و یا اعلامِ یک مناسبت به عنوانِ «تعطیل» رسمی، با توجه به برآورد هزینههای سنگین آن برای اقتصاد کشور، همچون تعطیلی بنگاههای بزرگ اقتصادی و خدماتی کشور و اقدامات مورد نیاز در سطح کشور برای معرفی و یادآوری آن مناسبت با برگزاری مراسم، تهیه برنامههای تلویزیونی و رادیویی و تبلیغات شهری و… نشان از توجه ویژهی مولدین متن، به آن دسته از مناسبتها است. از اینرو میتوان درجهی اهمیت و اولویت مناسبتها را به اینترتیب در تقویم رسمی کشور درجهبندی کرد: «دهه»، «هفته»، «تعطیل رسمی»، «روز»، «ثبت» مناسبت. (به استثنای برخی از مناسبتهای مذهبی و حکومتی)
ـ «دهه» : تنها «دهه»ی موجود در تقویم رسمی کشور به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ اختصاص دارد. از ۱۲ بهمن یعنی سالروز ورود آیتالله خمینی به ایران تا ۲۲ بهمن (روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران) که «دههی فجر» نامیده میشود.
ـ «هفته»: سه مناسبت با عنوان «هفته» در تقویم رسمی کشور آمده است. «هفتهی دفاع مقدس» که از ۳۱ شهریور، سالروز شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز میشود، و «هفتهی دولت» که به ترور محمدعلى رجایى، رئیس جمهور و محمدجواد باهنر، نخست وزیر وقت ایران در سال ۱۳۶۰ در دفتر نخست وزیری ارجاع دارد و هفتهی سوم که «هفتهی وحدت» نامگذاری شده است.
مناسبت «هفتهی وحدت» از آن جهت در این نوشتار از اهمیت بیشتری برخوردار است که برای اولین بار مناسبتی، آن هم تحت عنوان «هفته»، در تقویم رسمی کشور به «دیگری» اختصاص یافته است. در روایت شیعیان و سنیان اختلاف نظر هفت روزهای در باب تاریخ تولد پیامبر اسلام وجود دارد که سعی شده است با دادن عنوان «هفتهی وحدت» این اختلاف، تبدیل به فرصتی برای یادآوری اشتراکات و ایجاد وحدت میان آنان شود. به روایت آیتالله خامنهای، این مناسبت برای اولینبار پیش از انقلاب ایران در زمان تبعید ایشان در سیستان و بلوچستان با هماهنگی میان نیروهای سنی و شیعه طرحریزی شده و یک هفته جشن برگزار شده است. پس از انقلاب نیز این هفته به فرمان آیتالله خمینی به عنوان «هفتهی وحدت» نامگذاری شد.
وجود این مناسبت در تقویم رسمی کشور را میتوان نقطهی قوت آن در پرداختن به مسالهی «دیگری» و اشارهی متن به حضور «دیگری» تلقی کرد. هرچند از منظر گفتمانکاوان انتقادی، استفاده از واژهی «وحدت» نوعی خشونتِ دستوری به شمار میآید و اشاره به همسانسازی و انحلالِ«دیگری» در «خود» دارد.
حداقل سه فرضیه پیرامون نامگذاری «هفتهی وحدت» و توجه «متن» به «حاشیه»در حوزهی نظری مطرح است. نخست میزانِ بالاتر جمعیتِ این گروه جمیعتی (اقلیت!) در ایران نسبت به سایر گروههای جمعیتی (سایر اقلیتها!)؛ دوم نزدیکی و همپوشانی باورهای دینی آنان با گفتمان حاکم و فرضیهی سوم، حساسیت موقعیت جغرافیایی، (موقعیت ژئوپلتیکی این گروه جمعیتی) که سکونت آنان در نواحی مرزی است. حال به هر دلیل ژئوپلوتیک و یا… این توجه در متن تقویم رسمی از حیث توجه به «دیگری» قابل توجه است. اما متأسفانه این پذیرش حضور «دیگری»، شامل سایر «دگرهای گفتمانی رقیب» و یا «دگرهای دینی» نشده است.
ـ «تعطیل رسمی»، تعطیلی به دلیل مناسبت: در نقشهخوانی تقویم اشاره شد که در میان مناسبتها آن دسته از مناسبتهایی که «تعطیل رسمی» اعلام میشوند از منظر مولدین متن، نسبت به سایر روزها و مناسبتهایی که عنوان «روز» دارند یا تنها «ثبت» شدهاند از اهمیت بیشتری برخوردارند. در تقویم رسمی سال ۱۳۹۸ هجری خورشیدی، ۲۷ روز تعطیل اعلام شده است که سهم هر یک از گفتمانها و گروههای جمعیتی (اقلیتهای رسمی) از این تعطیلات به شکل و تعداد زیر است:
گفتمان ها و گروه های جمعیتی | روزهای تعطیل اختصاص یافته |
---|---|
گفتمان ملی | ۶ روز تعطیل آغاز نوروز ـ عید نوروز ـ عید نوروز ـ عید نوروز ـ روز طبیعت (۱۳ بدر) ـ روز ملی شدن صنعت نفت ایران |
گفتمان اسلامی - شیعی | ۱۷ روز ولادت حضرت امام علی علیه السلام ـ مبعث حضرت رسول اکرم ـ ولادت حضرت قائم ـ شهادت حضرت علی ـ عید سعید فطر ـ تعطیل به مناسبت عید سعید فطرـ شهادت حضرت امام جعفر صادق ـ عید سعید قربان ـ عید سعید غدیر خم ـ تاسوعای حسینی ـ عاشورای حسینی ـ اربعین حسینی ـ رحلت حضرت رسول اکرم و شهادت حضرت امام حسن مجتبی ـ شهادت حضرت امام رضا ـ ولادت حضرت امام جعفر صادق (مؤسس مذهب جعفری) ـ شهادت حضرت فاطمۀ زهرا ـ شهادت حضرت امام حسن عسکری (سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر) |
گفتمان حاکمیتی | ۴ روز (تاریخ مربوط به انقلاب اسلامی ایران) روز جمهوری اسلامی ایران ـ رحلت حضرت امام خمینی و انتخاب حضرت آیت الله امام خامنه ای به رهبری ـ قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ـ پیروزی انقلاب اسلامی ایران |
سنی ها | بدون تعطیلی اختصاصی (مشترک با شیعیان ۵ روز) مبعث حضرت رسول اکرم ـ عید سعید فطر ـ تعطیل به مناسبت عید سعید فطر ـ عید سعید قربان ـ رحلت حضرت رسول اکرم |
زرتشتیان | بدون تعطیلی اختصاصی (۵ روز مشترک با گفتمان ملی گرایی) آغاز نوروز ـ عید نوروز ـ عید نوروز ـ عید نوروز ـ روز طبیعت (۱۳ بدر) |
یهودیان | بدون تعطیلی اختصاصی |
مسیحیان | بدون تعطیلی اختصاصی |
قومیت ها (ترک، کرد، بلوچ، لر، ترکمن، عرب، قشقایی، گیلک و مازندرانی و...) | بدون تعطیلی اختصاصی |
نیروهای سکولار، لیبرال، چپ و... | بدون تعطیلی اختصاصی |
میزانِ سهمبریِ هر یک از گفتمانهایی که به مناسبتهای اختصاصی آنها «تعطیلی رسمی» اختصاص یافته را میتوانید در شکل زیر ببنید :
در خوانش متن تقویم رسمی کشور، سه رویکرد را میتوان در ارتباط با «تعطیلات رسمی» کشور شناسایی کرد: شادی، سوگورای و یادآوری (نه جشن و نه عزاداری)
رویکرد تعطیلات رسمی | تعداد و عنوان رویکردها |
---|---|
تعطیلات با رویکرد جشن و شادی | (۱۵ روز) ـ ۸ روز گفتمان اسلامی – شیعی ـ ۲ روز گفتمان حاکمیتی ـ ۵ روز گفتمان ملی ـ ولادت حضرت امام علی علیه السلام، مبعث حضرت رسول اکرم، ولادت حضرت قائم، عید سعید فطر، تعطیل به مناسبت عید سعید فطر، عید سعید قربان، عید سعید غدیر خم، ولادت حضرت امام جعفر صادق (مؤسس مذهب جعفری)، روز جمهوری اسلامی ایران (۱۲ فروردین)، پیروزی انقلاب اسلامی ایران (۲۲ بهمن) ـ آغاز نوروز ـ عید نوروز ـ عید نوروز ـ عید نوروز ـ روز طبیعت (۱۳ بدر) |
تعطیلات با رویکرد سوگواری و غم | (۱۰ روز) ـ ۹ روز گفتمان اسلامی – شیعی ـ ۱ روز گفتمان حاکمیتی ـ شهادت حضرت علی، شهادت حضرت امام جعفر صادق (مؤسس مذهب جعفری)، تاسوعای حسینی، عاشورای حسینی، اربعین حسینی، رحلت حضرت رسول اکرم و شهادت حضرت امام حسن مجتبی، شهادت حضرت امام رضا، شهادت حضرت فاطمه زهرا، شهادت حضرت امام حسن عسکری (سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر)، ـ رحلت حضرت امام خمینی و انتخاب حضرت آیت الله امام خامنه ای به رهبری |
تعطیلات با رویکرد یادآوری | (۲ روز) ـ ۱ روز گفتمان حاکمیتی ـ ۱ روز گفتمان ملی ـ قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ـ روز ملی شدن صنعت نفت ایران |
در نمودار زیر به شکلی دیگر سه رویکرد در رابطه با مناسبتهای تعطیل قابل مشاهده است :
میزان درصد شادی و سوگواری در نمودار فوق تنها مختص به مناسبتهایی است که عنوان «تعطیل رسمی» دارند و نه میزان سوگواری و شادی همهی مناسبتهای موجود و ناموجود در تقویم رسمی کشور (همچون «شهادت»ها، «رحلت»ها و «وفات»ها که تعطیلی به آنها اختصاص نیافته است و یا مناسبتهایی که در تقویم رسمی ثبت نشدهاند اما در عرصهی عمومی برای آن مناسبتها سوگواری برگزار میشود، همچون ماه محرم و صفر، دههی فاطمیه و…
ـ «روز»ها: مناسبتهایی که در تقویم رسمی کشور عنوان «روز» گرفتهاند (همچون «روز پاسدار»، «روز پزشک» و… ) هم در متن و هم در ضمیمهی تقویم آمدهاند.(مشاهدهی کامل جدول روزها)
با تدقیق و بررسی «روز»ها در تقویم رسمی کشور میتوان گفت که متن در دادن عنوان «روز» به مناسبتهای علمی، ادبی و فلسفی همچون مهندسی، پزشکی، داروسازی و… به دانشمندان ایرانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی (روز مهندس)، ابوعلی سینا (روز پزشک)، زکریای رازی (روز داروسازی)… ارجاع میدهد و حتی در نمونهای استثنایی به یک باور ایران باستان همچون روز دامپزشکی. قابل ذکر است که این مناسبتها در دههی هفتاد شمسی و در دورهی معروف به «اصلاحات» به تقویم رسمی کشور اضافه شدهاند.
اما در ترویج و گرامیداشت ارزشهای اخلاقی و خلق الگوهای اجتماعیِ مورد تاییدِ گفتمانِ حاکم، به مناسبتها و شخصیتهای اسلامی-شیعی و حکومتیِ مورد وفاقِ گفتمانِ حاکم ارجاع داده شده است، ارزشهایی همچون پاسداری (روز ولادت حضرت امام حسین)، جانبازی (ولادت حضرت ابوالفضل العباس)، پرستاری (ولادت حضرت زینب) اخلاق و مهرورزی (سالروز تولد پیامبر اسلام)، اکرام (ولادت امام حسن مجتبی)، روز پهلوانی و ورزش زورخانهای (روز نبرد حضرت علی با عمروبن عبدود در جنگ خندق)، وقف (وفات پیامبر اسلام)، روز تکریم مادران و همسران شهدا (وفات «امالبنین» همسر امام اول شیعیان)، روز خانواده و تکریم بازنشستگان (شأن نزول آیهی «هل اتی»)، روز جهانی مستضعفان (ولادت حضرت قائم)، ازدواج (سالروز ازدواج حضرت امام علی و حضرت زهرا)، روز زن (ولادت حضرت فاطمه)، روز دختران (ولادت حضرت معصومه)، روز جوان (ولادت حضرت علی اکبر) و… و یا شخصیتهای انقلابی و حکومتی همچون روزهنر انقلاب اسلامی (سالروز شهادت سید مرتضی آوینی)، روز مجلس (سالروز شهادت آیتالله سید حسن مدرس) و یا روز معلم (مرتضی مطهری) که البته در دورهی حکومت پهلوی این روز به دلیل کشته شدن ابولحسن خانعلی نامگذاری شده بود، اما در روایتهای پس از انقلاب این روز با روز انتشار خبر شهادت مرتضی مطهری قرین شد.
در رابطه با عنوان «روز» در تقویم رسمی کشور و مسألهی حضور «دیگری»، پس از بررسی ۱۰۲ «روزِ» نامگذاری شده، آنها را در دستهبندیهای «گفتمان حاکمیتی»، «گفتمان اسلامی-شیعی»، «گفتمان ملی»، «گفتمان جهانی» و «عمومی» جایگذاری کردم. (در صورت تمایل برای مطالعهی جزئیات بیشتر به «جدول روزها در تقویم رسمی ۱۳۹۸» مراجعه کنید) در این میان هیچ «روز»ی به ارزشها، رخدادها و شخصیتهای اقلیتهای شناختهشده در قانون اساسی یعنی ایرانیان مسیحی، یهودی، زرتشتی و سنی به طور اختصاصی تعلق نگرفته و تنها سنیها در اشتراکات خود با شیعیان دارای «روز» اشتراکی هستند. دادن عنوان «روز» و «تعطیل رسمی»اعلامکردن سیزدهم فروردین (سیزده بدر) میتوانست به مثابهِ پذیرشِ حضورِ دیگری در تقویم رسمی کشور تلقی شود، اما مولدین متن، نام این مناسبت باستانی را به «روز طبیعت» تغییر دادند و این تلاش بیش از آنکه نشان از پذیرش حضور دیگری باشد، نشان از مصادرهی گفتمانی حاکمان است.
گفتمان حاکم، پادگفتمان های رقیب و اقلیت های رسمی | تعداد "روز"ها |
---|---|
گفتمان حاکمیتی | ۶۰ "روز" = ۵۰ روز در متن تقویم، ۱۰ روز در ضمیمه تقویم |
گفتمان اسلامی - شیعی | ۱۶ "روز" : ۱۲ روز در متن تقویم، ۴ روز در ضمیمه تقویم |
گفتمان ملی | ۲۲ "روز" = ۱۹ روز در متن تقویم، ۳ روز در ضمیمه تقویم |
سنی ها | بدون عنوان "روز" اختصاصی |
زرتشتیان | بدون عنوان "روز" اختصاصی |
یهودیان | بدون عنوان "روز" مشترک و اختصاصی |
مسیحیان | بدون عنوان "روز" مشترک و اختصاصی |
به بیان نموداری میتوانید این سهمبری را در شکل زیر ببینید:
دگرهای سیاسی (پادگفتمانهای سیاسی رقیب): جدا از «روز»هایی که در تقویم رسمی کشور به شعرا، فیلسوفان و دانشمندان ایرانی اختصاص یافته و هر گفتمان سیاسی در ایران میتواند این روزهای خنثی (غیرسیاسی) را در روایت تاریخیِ خود، مصادره گفتمانی کند، تنها چند روز در رابطه با «دیگریِ» سیاسی و قومی قابل یادآوری است: «روز ملی شدن صنعت نفت ایران»، «روز دانشجو»، «روز شعر و ادب پارسی» و «روز مبارزه با استعمار انگلیس» (ﺳﺎﻟﺮوز ﺷﻬﺎدت رییسعلی دلواری).
«روز دانشجو» توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور پس از کودتای سال ۱۳۳۲ نامگذاری شد و پس از انقلاب وارد تقویم شد. «روز دانشجو» به واقعهی ۱۶ آذر ۱۳۳۲ اشاره میکند که در آن مصطفی بزرگنیا و احمد قندچی از هواداران حزب توده و مهدی شریعترضوی هوادار جبههی ملی در اعتراضات دانشجویی آن سال در دانشگاه تهران کشته شدند. حزب توده و جبههی ملی هر دو از دگرهای گفتمان سیاسی حاکم در ایران کنونی هستند. از اینرو این «روز» گاه در شرایط باز سیاسی کشور فرصتی را برای این گرایشات فراهم میآورد تا به روایت و نقش خود در تحولات تاریخی ایران اشاره کنند.
«روز ملی شدن صنعت نفت ایران» تنها روز تعطیلی است که رویکرد گفتمان حاکم نسبت به آن خنثی است (نه جشن و نه سوگواری)، اما این روز تنها رخداد تاریخی-سیاسی در تقویم رسمی کشور است که گفتمان حاکم دستکم با حذفنکردن آن از تقویم رسمی کشور (چند باری در مجلس شورای اسلامی خبرهایی از تلاش برای حذف آن شنیده شد) امکانِ حضور را به گفتمانهای رقیب ملیگرا (نیروهای ملی سکولار، لیبرال و ملی-مذهبی) داده است تا این نیروها درحوزههایی که در آن از ضریبِ نفوذ بیشتری برخوردارند همانند مجلات، روزنامهها، فضای مجازی و… به بازخوانی و بازنمایی از خود و گفتمانهای خود بپردازند.
همچنین میتوان نامگذاری «روز شعر و ادب پارسی» را به مناسبت یک شاعر ایرانی “ترک زبان” نیز موردی استثنایی در تقویم رسمی کشور از پذیرش و احترام ویژه به «حضور دیگریِ قومی» در متن تقویم دانست، اما دروازههای این پذیرش به روی بزرگان سایر اقوام ایرانی هنوز گشوده نشده است و اگر «روز»ی هم به تجلیل از دلاوریهای یک قوم ایرانی اختصاص یافته باشد -همچون رئیسعلی دلواری- گفتمان حاکم با دادن عنوانهایی چون «روز مبارزه با استعمار انگلیس» بیشتر بر مصادرهی گفتمانی-ایدئولوژیک خود در «مبارزه با استکبار جهانی» تاکید دارد تا در بزرگداشت قهرمانی از اقوام ایرانی.
دگر خارجی (سایر کشورها و ایدئولوژیهای جهانی): در هیچ یک از عناوین «روز» در تقویم رسمی کشور به جز «روز بصیرت و میثاق امت با ولایت»، که اشاره به ۹ دی ۱۳۸۸ و طردِ رسمیِ بخشی از بدنهی سیاسی (جنبش سبز) دارد، ما شاهد ضدیت و یا حمایت مستقیم از دگرهای مذهبی و یا سیاسی در تقویم رسمی کشور نیستیم و مسالهی مورد بحث تنها میزانِ حضور و غیاب و سکوت دربارهی شخصیتها، ارزشها و رخدادهای آنان در تقویم کشور است؛ اما دربارهی «دگرهای خارجی» اینگونه نیست و تقویم صراحتاً آنان را دشمن یا دوست خطاب قرار میدهد، همانند «روز افشای حقوق بشر آمریکایی»، «روز مبارزه با استعمار انگلیس»، «روز ملی مبارزه با استکبار جهانی»، «روز غزه»، «روز همبستگی و همدردی با کودکان و نوجوانان فلسطینی» و «روز مقاومت اسلامی».
در ارتباط با «روز»ها و اقلیتهای رسمی در قانون اساسی یعنی ایرانیانِ مسیحی، یهودی، زرتشتی و سنی، شاهد هیچ «روز» اختصاصیافته به بزرگان، رخدادها و ارزشهای آنان در تقویم رسمی کشور نیستیم.
ـ «ثبت» مناسبت: برخی از مناسبتها در تقویم بدون پیشعنوان «دهه»، «هفته»، «تعطیل» و یا «روز»، «ثبت» شدهاند. این دست از مناسبتها هم در متن و هم در ضمیهی تقویم آمدهاند که در «جدول کامل مناسبتهای تقویم رسمی کشور)» به تفکیک در چند ستون قابل مشاهده است، اما نتیجهی آماری آن جدول به صورت زیر است :
گفتمان های حاکم، پادگفتمان های رقیب و اقلیت های رسمی | تعداد مناسبت هایی که بدون عنوان در تقویم "ثبت" شده اند |
---|---|
گفتمان حاکمیتی | ۶۸ "ثبت" مناسبت = ۴۰ ثبت در متن تقویم، ۲۸ ثبت در ضمیمه تقویم |
گفتمان اسلامی - شیعی | ۳۳ "ثبت" مناسبت = ۳۰ عنوان در متن تقویم، ۳ ثبت در ضمیمه تقویم |
گفتمان ملی | ۵ "ثبت" مناسبت = ۴ ثبت در متن تقویم، ۱ ثبت در ضمیمه تقویم |
دیگری رسمی | ۳ "ثبت" مناسبت = ۳ ثبت در متن تقویم، بدون ثبت در ضمیمه تقویم |
در میان این دست از مناسبتهای تقویم، ایرانیانِ مسیحی دارای دو مناسبت («ولادت حضرت عیسی مسیح علیهالسلام» و «آغاز سال ۲۰۱۹ میلادی») و ایرانیان سنی دارای یک مناسبت («ولادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله به روایت اهل سنت») «ثبتشده» هستند، اما اشارهای به آغاز سال یا تولد پیامبر یهودیان و یا زرتشتیان نشده است.
میتوان به شکل زیر سهمبری گفتمانها و اقلیتهای رسمی را از مناسبتهایی که بدون هیچ پیشعنوانی در تقویم «ثبت» شدهاند نشان داد:
اما جانمایهی مناسبتهایی که بدون هیچ پیشعنوانی تنها در تقویم رسمی کشور «ثبت» شدهاند به سه جانمایهی اصلی اشاره دارند:
الف) مناسبتهای مربوط به پیش از انقلاب
ب) اعدام و ترور شخصیتهای پیش و پس از انقلاب با عنوان «شهادت»
ج) مناسبتهای مربوط به جنگ ایران و عراق
جزئیات بیشتر در جدول «جانمایهی مناسبتهای ثبتشده» به تفکیک آمده است که میتوانید آن را با دقت بیشتری مطالعه کنید:
نوع و زمان مناسبت ها | تعداد |
---|---|
مناسبت های مربوط به پیش از انقلاب | ۳۳ "ثبت" مناسبت = ۱۶ ثبت در متن تقویم، ۱۷ ثبت در ضمیمه تقویم |
اعدام و ترور شخصیت های پیش و پس از انقلاب با عنوان "شهادت" | ۲۰ "ثبت" مناسبت = ۱۲ ثبت در متن تقویم، ۸ ثبت در ضمیمه تقویم |
مناسبت های مربوط به جنگ ایران و عراق | ۱۳ "ثبت" مناسبت = ۷ ثبت در متن تقویم، ۶ ثبت در ضمیمه تقویم |
به صورت بصری این آمار بدین شرح است:
در رابطه با دگرهای سیاسی، با توجه به مناسبتهایی که تنها «ثبت» شدهاند، تنها گفتمان ملی امکان روایت، بازخوانی و بازروایت گفتمانی خود را از چند مناسبت (۵ مناسبت) به طور محدود در اختیار دارد و سایر دگرهای سیاسی چپ، سکولار و لیبرال این امکان را در اختیار ندارند.
اشخاص و نامها در تقویم رسمی کشور:
با بررسی شخصیتهایی که در تقویم رسمی کشور از آنان نام برده شده است میتوان گفتمانِ حاکم بر نگارشِ تقویم را بازشناسایی کرد؛ اینکه چه کسانی برای مردان، زنان، نوجوانان، دختران و… الگو قرار گرفتهاند؟ و گفتمانِ حاکم با این انتخاب دست به تولید و بازتولید چه نوع از ارزشها و هویتهای اجتماعی زده است؟ این ارزشها متعلق به کدام گرایشات سیاسی و طبقاتی در ایران است؟ و یا متن تقویم، چه کسانی را دشمن میخواند و یا با سکوت دربارهی چه کسانی می کوشد تا قدرت ارجاع تاریخی را از گفتمانهای رقیب بگیرد؟ اینها از جمله پرسشهای اساسی هستند که میبایست محققین این حوزه با آن «تقویم رسمی کشور» را مورد خطاب قرار دهند.
شخصیتهای گفتمان حاکمیتی: این شخصیتها کسانی هستند که علت حضور نامشان در تقویم رسمی وابسته به گرایشها و فعالیتهای اسلامی، نظامی و سیاسیشان است، شخصیتهایی که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به شکلگیری، استقرار و سازمانیابی گفتمانِ حاکم یاری رساندهاند و یا گفتمان حاکم از طریق آرا و شخصیت آنان به بازتولید و آفرینش مشروعیت خود دست زده است.
با این تعریف میتوان ۴۶ نفر را در تقویم رسمی کشور شناسایی کرد: ۲۵ روحانی و یک نوجوان شهید (حسین فهمیده)، ۸ تن نظامی و ۱۳ نفر از انقلابیون و صاحبمنصبان حکومتی که غیرروحانی بودهاند. نام آیتالله خمینی ۱۹ بار در تقویم رسمی کشور در مواردی همچون تولد، وفات، تبعید، بازگشت به ایران و دستور تشکیل نهادها و… با عناوین و صفاتی همچون «حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه)»، «رهبر کبیر انقلاب اسلامی» و یا «بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران» آمده است که این حجم و تعداد از نام ایشان، نشان از شیفتگیِ مولدینِ متن به رهبر انقلاب اسلامی دارد.
شخصیتهای گفتمان اسلامی-شیعی :بخش عمدهای از تقویم به شخصیتهای اسلامی-شیعی اختصاص یافته است که شامل نام پیامبر اسلام، امامان شیعه، علما بزرگ شیعی و سایر شخصیتهای مورد احترام شیعیان است. (۱۴ معصوم و ۷ تن از نزدیکان و خویشاوندان آنان و ۴ تن از علما و محدثین شیعی و سلمان فارسی که از صحابهی پیامبر اسلام بوده است.)
مفاخر ایرانی :نام شخصیتهای ادبی، فلسفی، علمی و ملی ایران عموماً در دورهی معروف به اصلاحات (۷۶-۸۴) وارد تقویم رسمی کشور شد. علت حضور نام این افراد (۲۲ نفر که ۱۸ نام در متن تقویم و ۴ نام در ضمیمهی تقویم آمده است) ضرورتاً ربطی به دین و آیین آنها ندارد و وابسته به تاثیری است که آنان در حوزهی دانش، حکمت و ادبیات ایران و جهان داشتهاند و یا از قهرمانان ملی ایران بودهاند. گفتنی است مناسبتهایی هم به برخی از آنان اختصاص یافته است، همچون «روز مهندسی» در بزرگداشت ابوریحان بیرونی، «روز پزشک» در بزرگداشت ابوعلی سینا و… با توجه به مختصاتِ گفتمان حاکم، از میان این نامداران ایرانی بعیدترین حضور، حضور نام عمر خیام است چرا که دستگاه فلسفی و هستیشناختی خیام (ندانمگرایی) بیشترین فاصله را با نظامِ اندیشگانی حاکم بر مولدینِ متن دارد، اما به نظر میرسد حضور نام او گریزناپذیر است، چرا که شکلگیری این دفتر (تقویم) بر دانش و همت او در دورهی پادشاهی ملکشاه سلجوقی (حدود ۹۵۰ سال پیش) استوار است؛ گاهشمار شاهکاری که تنها یک ثانیه در هر ده هزار سال خطا دارد.
شخصیتهای جهانی :جز آیتالله سید محمدباقر صدر و خواهر وی بنتالهدی (عراقی-شیعی) و سید جمالالدین اسدآبادی، اسلامگرای افغان، که ایرانی نیستند و به دلیل گرایشهای اسلامی و شیعی نامشان در تقویم آمده است، ما شاهد دو نام دیگر در ضمیمهی تقویم هستیم: گورباچف در ذکر نامهی آیتالله خمینی به وی و نام سلمان رشدی در حکم آیتالله خمینی دربارهی ارتداد و اعدام او.
دیگری رسمی :منظور از «دیگری رسمی» اقلیتهای دینی و مذهبی پذیرفتهشده در قانون اساسی است. از میان پیامبران و بزرگان مورد احترام این اقلیتها تنها نام پیامبر مسیحیان در تقویم رسمی کشور آمده است و نامی از پیامبر و یا بزرگان دینی سایر اقلیتهای رسمی کشور در تقویم به میان نیامده است. در ارتباط با ایرانیان سنی نیز در همه گرایشات آن (…اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی) جز در شخصیتهای مشترک با شیعیان ما شاهد نامی از شخصیتهای بزرگ تاریخی یا دینی آنان در تقویم رسمی کشور نیستیم.
دیگری-متخاصم :منظور نام اشخاص، سازمانها، گروهها و کشورهایی است که در تقویم رسمی کشور از آنان با ارزشهای بیانی منفی نام برده شده و دشمن تلقی شدهاند، که میتوان آنان را بر مبنای این متن «دیگری-متخاصم» گفتمان حاکم قلمداد کرد:
ـ اشخاص (دیگری–متخاصم) :
«سلمان رشدی» نویسنده کتاب «آیات شیطانی»، رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی اولین و دومین پادشاه رژیم سیاسی پهلوی، شخصیتهایی هستند که در تقویم نام آنها با بار منفی و معادل دشمن آمده است: «…ارتداد سلمان رشدی نویسندهی خائن…»، «اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان»، «… فرار رضاخان»، «… کشتار مردم به دست رضاخان»، «کودتای انگلیسی رضاخان».
نامی از محمدرضا شاه پهلوی در متن تقویم نیست و تنها با عنوان «شاه» به وی اشاره شده است، که البته این واژه در ادبیاتِ گفتمانِ حاکمِ پس از انقلاب، خود دارای بار منفی است. در تقویم رسمی کشور از محمدرضا شاه پهلوی اینگونه نام برده شده است: «هجوم مأموران ستمشاهی پهلوی به مدرسه فیضیهی قم»، «… کشتار جمعی از مردم به دست ماموران ستمشاهی پهلوی»، «زندانی شدن حضرت امام خمینی (رحمهالله علیه) به دست مأموران ستمشاهی پهلوی»، «شهادت آیتالله سعیدی به دست مأموران ستمشاهی پهلوی»، «شهادت آیتالله حسین غفاری به دست مأموران ستمشاهی پهلوی»، «آتش کشیدن مسجد جامع کرمان به دست دژخیمان حکومت پهلوی»، «فرار شاه معدوم» و…
ـ سازمان و گروه (دیگری–متخاصم) :«سازمان مجاهدین خلق»، که بارها در دههی ۶۰ شمسی دست به ترور شخصیتهای ردهبالای جمهوری اسلامی زده است، در تقویم رسمی کشور با نام «منافقان» (به دست منافقان) خطاب شده و در تقویم به عنوان سازمان و گروه دیگری-متخاصم قابلشناسایی است.
ـ کشورها (دیگری–متخاصم): به ترتیب تکرار نام و ارزشهای بیانی منفی در متن میتوان از کشورهای آمریکا، انگلیس و عربستان (آل سعود) نام برد:
آمریکا: حملهی ددمنشانهی ناوگان آمریکایی به هواپیمای مسافربری…، کودتای آمریکا برای بازگرداندن شاه، تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا…، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی، شهادت زائران حرم رضوی… به دست ایادی آمریکا، کشف توطئهی آمریکایی در پایگاه هوایی… (کودتای نافرجام نقاب)، انفجار بمب اتمی آمریکا در هیروشیما، روز افشای حقوق بشر آمریکایی …
انگلیس: …روز مبارزه با استعمار انگلیس، کودتای انگلیسی رضاخان.
آل سعود (عربستان): شهادت مظلومانهی زائران خانهی خدا به دست مأموران آل سعود.
دگرِ جنسیتی (زنان در تقویم رسمی کشور):
تنها ۷ نام از ۱۰۴ نام آمده در تقویم رسمی کشور به زنان اختصاص یافته است: «حضرت فاطمه»، «حضرت معصومه»، «حضرت زینب»، «حضرت خدیجه»، «حضرت امالبنین» که از زنان خاندان پیامبر اسلام و امامان شیعه هستند و نام «بنتالهدی» خواهر آیتالله سیدمحمدباقر صدر در ضمیمهی تقویم و از میان زنان ایرانی تنها نام «پروین اعتصامی» در تقویم آمده است.
پادگفتمانهای سیاسی: انقلاب ۵۷ در ایران همچون انقلاب مشروطه با همت، تلاش و جانفشانی طیف گستردهای از احزاب، اشخاص و اقوام محقق شد؛ از گروههای سیاسی تا چریکی همچون «جبههی ملی ایران»، «نهضت آزادی ایران»، «حزب توده» و کلیهی احزاب طیف چپ همچون «سازمان چریکهاى فدایى خلق ایران» و… گرفته تا احزاب طیف راست همچون «جمعیت مؤتلفهی اسلامی»، «فدائیان اسلام» و… اما با بررسی اسامی شخصیتهای موجود در تقویم رسمی کشور میتوان به روایت یکسویهی نویسندگان تقویم اشاره کرد، روایتی که در آن به بخش بزرگی از مردان و زنان این سرزمین از مشروطه تا انقلاب ۵۷ اشارهای نشده است و تنها نام اشخاص و گرایشات پیش و پس از انقلاب که به گفتمان مسلط پس از انقلاب اسلامی ایران نزدیکی ایدئولوژیک دارند آمده است.
میتوان سهمبری هر یک از این احزاب و گفتمانها را در یادآوری و بزرگداشت آنان در تقویم رسمی کشور اینگونه بیان کرد:
فدائیان اسلام: «شهادت نواب صفوی، طهماسبی، برادران واحدی و ذوالقدر از فداییان اسلام».
جمعیت مؤتلفهی اسلامی: «شهادت سربازان دلیر اسلام: «بخارایی، امانی، صفار هرندی و نیکنژاد»، «شهادت سید علی اندرزگو».
جز این احزاب و گروهها از شخصیتها و رخدادهای مهم سایر گروهها، سازمانها و احزاب مشارکتکننده در انقلاب ۵۷ نامی به میان نیامده است و تنها میتوان به نامگذاری روز دانشجو اشاره کرد که، به مناسبت کشته شدن سه تن از دانشجویان مصطفی بزرگ نیا عضو کمیتهی مرکزی سازمان جوانان حزب توده ایران، احمد قندچی از طرفداران جبههی ملی و مهدی شریعترضوی از طرفداران نهضت ملی ایران، به طور غیرمستقیم از آنان یاد شده است.
گفتمانهای ملیگرا و یا باستانگرا: از شخصیتهای تاریخی ایرانی همچون کوروش، بابک خرمدین، مانی، مزدک، زرتشت، آریوبرزن و… که هنوز هم برای برخی از آنان توسط علاقمندان به گفتمان ملی در برخی از شهرهای ایران و سایر کشورها بزرگداشت برگزار میشود، در تقویم رسمی کشور نامی به میان نیامده است و یا حتی نامی از دکتر محمد مصدق، سیاستمدار صادق و شهیر ایرانی و یا بزرگانی که سهم عمدهای در انقلاب مشروطه و ترقی ایران داشتهاند از مردانی همچون میرزا حسین سپهسالار، اسعدبختیاری، سپهدار تنکابنی، ستارخان، باقرخان، علامه نائینی و آخوند خراسانی و… از میان زنان فخرالسطنه فروهر، بیبی مریم بختیاری، بیبی استرآبادی، نجمالسلطنه، زینبپاشا، صدیقه دولتآبادی و… نامی در تقویم رسمی کشور نیست.
«نامها در تقویم رسمی کشور»: این نامها از تقویم رسمی کشور استخراج شدهاند. در جدول زیر شما شاهد نتیجهی آن دستهبندیها و جایگذاریها هستید:
گفتمان | تعداد |
---|---|
گفتمان حاکمیتی | ۴۶ نفر = ۳۸ نفر در متن تقویم، ۸ نفر در ضمیمه تقویم |
گفتمان اسلامی - شیعی | ۲۹ نفر = ۲۶ نفر در متن تقویم، ۳ نفر در ضمیمه تقویم |
مفاخر ملی | ۲۲ نفر = ۱۸ نفر در متن تقویم، ۴ نفر در ضمیمه تقویم |
شخصیت های جهانی | ۲ نفر = ۲ نفر در ضمیمه تقویم (سلمان رشدی و میخائیل گورباچف) |
دیگری رسمی (شناخته شده در قانون اساسی) | ۱ نفر = ۱ نفر (حضرت عیسی مسیج) در متن تقویم |
دیگری متخاصم (داخلی و خارجی) | اشخاص : "رضاخان" و "شاه معدوم" (رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی)، سلمان رشدی و میخائیل گورباچف) سازمان ها : سازمان مجاهدین خلق (منافقان) کشورها : آمریکا، انگلیس، عربستان (آل سعود) |
در بیان تصویری زیر نیز این سهمبری مشخص شده است:
۲ـ ساختار تولید متن «تقویم رسمی کشور»:
تقویم به مثابه هر متنِ دیگری نویسنده و یا نویسندگانی دارد که در فرایندی آن را به نگارش در میآورند. با این پرسش که چه کسانی از چه نهادهایی با چه میزانی از قدرتِ تصمیمسازی، در چه فرآیندی دست به تولید «تقویم رسمی کشور» میزنند، سعی در شناسایی ساختار تولیدِ متن و میزان سهمِ حضور «دیگری»های گفتمانِ حاکم بر این ساختار و فرآیند تولیدِ متن دارم.
الف) مولدین متن تقویم
ب) نحوهی تولید متن تقویم
الف) مولدین متن تقویم (چه کسانی متنِ تقویم رسمی کشور را مینویسند؟)
ـ موسسهی ژئوفیزیک دانشگاه تهران: «مرکزِ تقویمِ موسسهی ژئوفیزیک دانشگاه تهران» تا پایانِ اولین فصل از سال، تقویم سالِ آینده را استخراج میکند: استخراجِ زمانِ دقیقِ تحویلِ سال، مشخص کردنِ سال عادی یا کبیسه، رویدادهای نجومی و… تا اینجا متن تقویم، یک متن علمی است، یعنی محصولِ مادی دانشگاه تهران است.
ـ شورای فرهنگ عمومی کشور: سپس این متن «برای اعمال و درج مناسبتهای مصوب به دبیرخانهی شورای فرهنگ عمومی ارائه میشود» و رختِ نام و مناسبت بر تن میکند. این «نامگذاری »، زمان-مکانی را در اختیار مولدینِ متن قرار میدهد تا در آن روایت خود را از تاریخ، هویت، ارزشها و فرایند ملتسازی، ثبت و بازنمایی کنند. «شواری فرهنگ عمومی» نهاد رسمی و مسئول نامگذاری و درج مناسبتها در تقویم رسمی کشور است. در معرفی این شورا آمده «شورای فرهنگ عمومی به عنوان یکی از شوراهای اقماری «شورای عالی انقلاب فرهنگی» است که به ریاست وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مجموعهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت دارد». ترکیب اعضای آن را شورای عالی انقلاب فرهنگی مشخص میکند.
ـ کمیسیون نامگذاری روزهای خاص :اما خود این شورا (شورای فرهنگ عمومی)، به منظور بررسی کارشناسی روزها و مناسبتهای خاص،«“کمیسیون نامگذاری روزهای خاص» را با اهداف و وظایف مشخص (با این ترکیب) تشکیل میدهد. این کمیسیون، متشکل از نمایندگانی از برخی وزارتخانهها، سازمانها و نهادهایی است که در مورد پیشنهادهای رسیده به دبیرخانهی «شورای فرهنگ عمومی» نظر مشورتی میدهند.
ـ شواری عالی انقلاب فرهنگی: این شورا پس از دریافت مصوبات شورای فرهنگ عمومی، برای تأیید یا عدم تأیید مصوبات رسیده، تصمیمگیری میکند. اعضای شواری عالی انقلاب فرهنگی به دو دستهی حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند که هر چندسال یکبار توسط رهبر ایران منصوب میشوند.
بدینترتیب نهادهای زیر با ساختار سلسلهمراتبی، نگارشِ متنِ «تقویم رسمی کشور» را بر عهده دارند:
کمیسیون نامگذاری روزهای خاص (نظر مشورتی)->شورای فرهنگ عمومی کشور (تصویب)->شورای عالی انقلاب فرهنگی (تأیید مصوبات)
میزان سهمبری «دگر»های گفتمانی در ساختارهای تولید و بازتولید متن تقویم:
میزان دسترسی «دگر»های گفتمانی (اقلیتهای رسمی قانون اساسی و گفتمانهای سیاسیِ رقیب و…) به ساختارهای تولیدِ متنِ تقویم رسمی کشور بدین شرح است:
ـ کمیسیون نامگذاری روزهای خاص (مشاورین تولید متن=دروازه ورودی ساختار تولید متن):
شورای فرهنگ عمومی، در تعریف نقش و جایگاه این کمسیون مشورتی مینویسد: «نامگذاری، تغییر و جابجایی روزها و مناسبتهای خاص بر حسب پیشنهاد و درخواست اشخاص مختلف اعم از حقیقی و حقوقی… که با امضای بالاترین مقام ذیربط در قالب تکمیل فرم نامگذاری، به کمیسیون نامگذاری روزهای خاص شورای فرهنگ عمومی ارائه میشود و پس از تأیید توسط این کمیسیون، برای تصویب نهایی در شورای فرهنگ عمومی طرح میشود.» (منبع) از اینرو میتوان این کمیسیون را دروازهی ورودی پیشنهادها برای نامگذاری، تغییر و جابجایی مناسبتهای تقویم رسمی کشور دانست، که پس از تأیید آنان، پیشنهادها به مرحلهی بعد، یعنی تصویب «شورای فرهنگ عمومی» و سپس به مرحلهی پایانی، تأیید «شورای عالی انقلاب فرهنگی» فرستاده خواهد شد.
نام و مشخصاتی از اعضای این کمسیون در منابع اینترنتی نیامده و تنها به ترکیب اعضای این کمسیون اشاره شده است. ترکیب ۱۶ نفرهی این کمسیون متشکل از برخی از اعضای شورای فرهنگ عمومی، نمایندگانی از فرهنگستانهای علوم، علوم پزشکی، زبان و ادبیات فارسی، هنر، وزارتخانههایی همچون وزارت کشور و وزارت آموزش و پرورش و نمایندگانی از صداوسیما، سازمان تبلیغات اسلامی و مرکز مدیریت حوزههای علمیه برادران و خواهران و…است.
ـ شواری فرهنگ عمومی کشور (مولدین رسمی تقویم=تصویب متن تقویم):
ساختار و ترکیب اعضای این شورا زیر نظر «شواری عالی انقلاب فرهنگی» مشخص میشود که در آخرین آییننامهی شورای فرهنگ عمومی میبایست ۳۱ نفر را شامل شود (اکنون ۱۹ آذر ۱۳۹۷) که نام ۳۰ نفر در سایت رسمی این سازمان آمده است. ۱۵ تن از آنان انتخابی (اعضاء مربوط به دولت و مجلس که با تغییر دولت و مجلس تغییر میکنند) و ۱۶ نفر از اعضا انتصابی هستند. از این ۳۰ تن، ۲ زن و ۲۸ مرد حضور دارند که، فارغ از کسانی که تحصیلات حوزی هم دارند، ۹ تن از آنان روحانی هستند. (این آمار تقریبی است، چرا که یکی از اعضای این شورا، «معاون فرهنگی اجتماعی وزارت اطلاعات» است که به تبع موقعیت این وازرتخانه نام و عکسی از ایشان در دسترس نیست.) بررسی سوابق و عملکردِ این اعضا (منابع اینترنتی) حاکی از این است که علاوه بر عدم حضور نیروهای ملیگرا، سکولار، لیبرال و… هیچ نمایندهای از گروههای جمعیتی (اقلیت!های) پذیرفتهشده در قانون اساسی، همچون ایرانیان سنی، یهودی، مسیحی و زرتشتی در این شورای تصویتِ متنِ «تقویم رسمی کشور» حضور ندارند.
ـ شواری عالی انقلاب فرهنگی (تایید متن=بالاترین سطح تصمیمگیری دربارهی متن تقویم):
اعضای این شورا به دو دستهی حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند که هر چندسال یکبار توسط رهبر ایران منصوب میشوند؛ البته رهبر ایران با ترکیب اعضای حقیقی و حقوقی در این شورا جز اعضای حقیقی و افتخاری (همچون آیت الله جنتی) این امکان را فراهم ساخته است تا با تغییر مجلس، دولت و کابینهی آن، اعضای انتخابی مردم هم امکان حضور در این شورا را بیابند، هرچند در نهایت این ترکیب وابسته به تصمیمات مقام رهبری در ایران است.
در این شورای ۴۳ نفره (اکنون ۱۹ آذر ۱۳۹۷) ۲ زن (همان دو زن در شورای فرهنگ عمومی) و ۴۱ مرد حضور دارند که ۱۳ تن از آنان روحانی هستند. علاوه بر عدم حضور نیروهای ملیگرا، سکولار، لیبرال و… که نه از اعضای حقیقیِ انتصابی هستند و نه اعضای حقوقی آن (به دلیل بیرون ماندن از دایرهی انتخابات با نظارت استصوابی شورای نگهبان)، هیچ نمایندهای از هیچ یک از گروههای جمعیتی («اقلیت»های) پذیرفتهشده در قانون اساسی ایران همچون ایرانیان سنی، یهودی، مسیحی و زرتشتی در این شورای تاییدکنندهی نهایی متن تقویم رسمی کشور حضور ندارد.
ب) فرآیند تولید متن: (عناوین و مناسبتهای تقویم چگونه پیشنهاد، ثبت یا حذف میشوند؟)
مولدین تقویم رسمی کشور سه نوع مناسبت را برای درج در تقویم رسمی کشور در مادهی یک دستورالعمل اجرایی خود تعیین کردهاند (۲):
۱ـ مناسبتهای «ملی-اسلامی»: از منظر مولدین متن، این دسته از «مناسبتها میبایست برای تمام قشرهای مختلف جامعه مهم و معتبر باشد و همهی مناطق کشور، آن مناسبت را باید با خود مرتبط بدانند و منحصر به یک جغرافیای خاص نباشد و تقویتکنندهی یکی از هویتهای ملی ایرانیان باشد». تنها این نوع از مناسبتهای ملی-اسلامی امکان حضور در متن تقویم را دارند.
۲ـ مناسبتهای «صنفی-سازمانی»: به مناسبتهایی گفته میشود که «در جهت تقویت خدمات و ارزشهای مرتبط با وظایف یک صنف یا تشکل خاص در جامعه و همچنین تقدیر از این خدمات و فعالیتها باشد.» این دسته از مناسبتها تنها امکان حضور در «ضمیمهی» تقویم را دارند.
۳ـ مناسبتهای «منطقهای-استانی»: به مناسبتهایی اطلاق میشود که «در جهت مصالح نظام و تحکیم وحدت ملی و تقویت مولفههای هویت ملی ایرانیان و برای قشرهای مختلف یک منطقه یا استان از اعتبار، اهمیت و ارزش خاص برخوردار باشد و بزرگداشت سالانهی آن مناسبت در رشد و تعالی فرهنگی و اجتماعی آن منطقه موثر باشد.» در هر سه مورد میبایست حداقل یک وزارتخانه، سازمان، نهاد، صنف و یا یک منطقه و استان متولی اجرای برنامههای مرتبط با آن روز باشد. مناسبتهای منطقهای-استانی نیز همچون مناسبتهای صنفی و سازمانی تنها امکان حضور در ضمیمهی تقویم را دارند.
هرچند در دستورالعمل مربوطه این دستهبندیها و جایگاهها مشخص شدهاند، با نگاهی به تقویم رسمی کشور میتوان مشاهده کرد که این قواعد رعایت نشده است، همچون روز پژوهش، تشکیل جهاد دانشگاهی، یا روز پزشک و… که در متن تقویم قرار گرفته است و… .
سهمبری اقلیتهای رسمی و دگرهای گفتمانی رقیب در فرآیند تولید متن:
علاوه بر تعیین نوع مناسبتها (ملی-اسلامی، صنفی-سازمانی و منطقهای-استانی) و تعیین جایگاه حضور مناسبتها (در متن یا ضمیمهی تقویم)، مولدین متن شیوه و مجراهای پیشنهادی (ثبت، ویرایش و حذف) مناسبتها را نیز در دستورالعملی مشخص کردهاند. طبق مادهی ۳ دستورالعمل اجرایی آیین نامه… :
الف) مناسبتهای «ملی-اسلامی» (در متن تقویم):
امکان پیشنهاد و بازبینی در این دسته از مناسبتها از طریق سران سه قوه (مجریه، مقننه، قضائیه)، اعضای هئیت دولت، روسای کمیسیونهای مجلس، رییس شورای عالی استانها، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای فرهنگ عمومی امکانپذیر است و همچنین مسئولان و کارمندان در وزارتخانهها، سازمانها و نهادها میتوانند با امضای بالاترین مقام سازمان خود، پیشنهادشان را ارائه دهند.
ب) مناسبتهای «صنفی-سازمانی» (در ضمیمهی تقویم):
پیشنهاد این دسته از مناسبتها و عناوین صنفی تنها از طریق رییس اتحادیهی هر صنف و یا تأیید مجمع امور صنفی امکانپذیر است.
ج) مناسبتهای «منطقهای-استانی» (در ضمیمهی تقویم):
پیشنهاد این نوع از مناسبتها و عناوین، از طریق نمایندهی ولی فقیه در استان یا امام جمعهی مرکز استان، استاندار یا یکی از نمایندگان آن استان در مجلس شورای اسلامی یا حداقل سه نفر از اعضای شورای فرهنگ عمومی استان پس از تأیید شورای فرهنگ عمومی آن استان، امکانپذیر است.
علاوه بر مجاری مشخصشدهی فوق در ارتباط با هر عنوان، طبق مادهی ۴ این دستورالعمل «اشخاص حقیقی میتوانند پیشنهاد خود را از طریق مراجع مذکور در بند «الف» و «ب» مادهی ۳ و یا دبیرخانهی شورای فرهنگ عمومی ارایه نمایند.» از اینرو مولدین متن به سه طریق امکان طرح پیشنهاد را فراهم کردهاند:
اول ارائهی پیشنهاد از طریق جلب نظر شخصیتهای سیاسی همچون روسای سه قوه و مسئولینی که در بند الف و ب مادهی سه اجرایی، از آنان نام برده شد. دوم ارائهی طرح پیشنهادی مرتبط با نهاد یا وزارتخانهای که در آن مشغول به کار هستند و گرفتن امضای تأیید بالاترین مقام آن نهاد، سازمان یا وزارتخانه و سومین راه که ارائهی مستقیم پیشنهاد به دبیرخانهی شورای فرهنگ عمومی است.
سهمبری اقلیتهای رسمی در ارتباط با پیشنهاد مناسبتهای خود با توجه به عناوین مناسبتها (ملی-اسلامی، صنفی-سازمانی و منطقهای-استانی) تنها میتواند در ارتباط با مناسبتهای منطقهای-استانی، آن هم از طریق نماینده ولیفقیه، امام جمعه، استاندار یا یکی از نمایندگان آن استان در مجلس شورای اسلامی یا حداقل سه نفر از اعضای شورای فرهنگ عمومی شهرشان پس از تأیید شورای فرهنگ عمومی آن استان، باشد. (متأسفانه منابعی برای بررسی اعضای شورای فرهنگ عمومی استانهایی که سهم جمعیتی بیشتری از اقلیتهای رسمی قانون اساسی در آنجا ساکن هستند، در دسترس نبود.) از اینرو میتوان گفت با توجه به نوع مناسبتها و تعیین راههای مشخصشده و همچنین جایگاه قرار گرفتن آن مناسبتها در متن یا ضمیمهی تقویم، این امکان (امکان پیشنهاد موثر برای رخدادهای فرهنگی، گرامیداشت بزرگان دینی و…در فرآیند تولید متن تقویم رسمی کشور) از دسترس گروههای جمعیتی ایرانیان زرتشتی، یهودی، مسیحی و سنی به مثابه شهروندان ایرانی یا خارج است و یا بسیار پیچیده و دشوار است.
پاورقی ـــــــــــــــــــــــــــــــ
- از میان گاهشمارهای دیگری که در ایران رایج هستند میتوان به گاهشماری کردی، یاری، گیلکی، طبری، سنگسری، ایرانیان یهودی، مسیحی، زرتشتی و… اشاره کرد.
- در زمان تحلیل زمینهی متن، یعنی ساختار تولید متن (تابستان ۹۷)، سه نوع مناسبت در آییننامه اجرایی ذکر شده بود (در این لینک)، اما هماکنون این صفحه حذف شده و در بخش های دیگر سایت شورای فرهنگ عمومی به دو نوع مناسبت ملی-اسلامی و صنفیـسازمانی اشاره شده و مناسبتهای منطقهایـاستانی از انواع مناسبتها حذف شده است و تنها در لینک فوق متن سابق قابل رؤیت است.
* تاکنون در فضای مجازی دو تحلیل از «تقویم رسمی کشور» یافتهام که علاقمندان میتوانند از طریق لینکهای زیر آن دو تحلیل را مطالعه کنند.
۱ـ بررسی سیاست زمانی حاکم بر تقویم ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی – سارا شریعتی، زهره سروش فر
۲ـ نگاهی به مناسبتهای تقویم رسمی ایران – محسن کدیور
ـ انتشار اسفند ۱۳۹۷
ـ ویرایش اول، فروردین ۱۳۹۸
ـ ویرایش دوم، تابستان ۱۳۹۹